English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6439 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
versions U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
version U کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
what not U قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability U ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
qualifications U معلومات
information U معلومات
background U معلومات قبلی
know how U معلومات خاص
knowledge base U پایگاه معلومات
knowledge engineering U مهندسی معلومات
knowledge representation U نمایش معلومات
knowledge acquisition U کسب معلومات
backgrounds U معلومات قبلی
witting U معلومات دانش
information test U ازمون معلومات
information U معلومات اگاهگان
information U معلومات معیطات
accomplishments U معلومات هنرها
look ahead U جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
smattering U معلومات دست وپاشکسته
brush up U معلومات خود را تجدیدکردن
unbeknown U خارج از معلومات شخصی
unbeknownst U خارج از معلومات شخصی
input data U معلومات یا دادههای ورودی
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
information [on] about somebody] [something] U معلومات [در باره کسی یا چیزی]
sphere U دایره معلومات احاطه کردن
spheres U دایره معلومات احاطه کردن
wisenheimer U کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
weisenheimer U کسیکه معلومات سطحی در همه چیز دارد
To perfect oneself in a foreign language . U معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
encyclopedist U دارای معلومات جامع دایره المعارف نویس
literary U کتابی
bookish U کتابی
scribal U کتابی
by the book U کتابی
literay U کتابی
bookman U کتابی
edition [ed.] [of a book] U چاپ [کتابی]
carpenter stopper U خفت کتابی
edition [ed.] [of a book] U ویرایش [کتابی]
credenza U قفسه یا جا کتابی
Duch arch U قوس کتابی
book learning U علم کتابی
the a of a book U خوانندگان کتابی
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
needle book U سوزن دان کتابی
to inset a sheet in a book U برگی را در کتابی گذاشتن
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
flex x U خرج انفجار کتابی
when reading a book U در حال خواندن کتابی
book move U حرکت کتابی شطرنج
To bind a book. U کتابی را جلد کردن
bookplayer U شطرنج باز کتابی
he presented me with a book U کتابی بمن پیشکشی کرد
i had never seen such a book U من هرگز چنین کتابی ندیده ام
to wade through a book U بکندی وزحمت کتابی راخواندن
book draw U تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
the forthcoming book U کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
with out book U برون سند کتابی ازبر
he presented abook to me U کتابی بمن پیشکشی کرد
to license a book U اجازه چاپ کتابی را دادن
to put any one through a book U کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
pedantry or pedantism U پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
sexto U کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
rubricator U کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
interleave U برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
to read a book U کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
interleaf U برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
accession number U نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
grangerism U ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
to prefix a chapter to a book U فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
sherlu U اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z U کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
glossarist U کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
perusal U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
studies U مطالعه
etude U مطالعه
study U مطالعه
studying U مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
readings U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
reading U مطالعه
impromptu U بی مطالعه تصنیف
inspect U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
unstudied U مطالعه نشده
portable standard U چراغ مطالعه
bolt [examine] U مطالعه کردن
at sight U بی مطالعه قبلی
explore U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
surveyed U مطالعه مجمل
studios U اطاق مطالعه
studio U اطاق مطالعه
examine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
surveys U مطالعه مجمل
praxeology U مطالعه رفتارانسان
determine U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
motion study U مطالعه ی حرکت
studied U از روی مطالعه
system study U مطالعه سیستم
lucubration U مطالعه سخت
study habits U عادتهای مطالعه
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
subject U مبحث موضوع مطالعه
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
teleology U مطالعه حکمت غایی
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
thought out U سنجیده مطالعه شده
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
thought-out U سنجیده مطالعه شده
well read U اهل مطالعه و تحقیق
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
criminology U مطالعه علمی جرم
self study U مطالعه پیش خود
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
subjects U مبحث موضوع مطالعه
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
ethnography U مطالعه علمی نژادها
subjected U مبحث موضوع مطالعه
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
optics U علم مطالعه در خواص نور
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
capability study U مطالعه امکان انجام کار
angiology U مطالعه عروق خونی و لنفی
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
sight read U بدون مطالعه قبلی خواندن
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
sight-read U بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
Recent search history Forum search
1tink and grow rich
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
2تعریف فونتیک چیست؟
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
2این جمله وقتی در یک کتاب گفته میشه چطور ترجمه میشه see Rapid Reference 6.4
3in rell with god
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
2مفعول
2In order to be interesting you have to be mean
2In order to be interesting you have to be mean
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com